آقا شتره به سامی فیله چه گفت؟

آقا شتره به سامی فیله چه گفت؟ داستانی تصویری و فانتزی درباره‌ی مشکل شب‌ادراری در کودکان است. والدین با استفاده از قصه و داستان و در موارد پیچیده‌‌تر، با کمک گرفتن از متخصص می‌توانند در حل این مسئله به فرزند خود کمک کنند؛ همچنین به والدین عزیز پیشنهاد می‌‌شود که بخش انتهایی کتاب، سختی با بزرگ‌ترها، را مطالعه نمایند.
داستان سامی کوچولو را شنیده‌اید؟ همان فیلی که در نهایت کار بزرگی انجام داد!
قرار بود به‌زودی یک چادر بزرگ سیرک در شهر برپا شود و این یعنی یک‌عالمه اتفاق هیجان‌انگیز! اما برای برپا کردن یک چادر کارهای زیادی باید انجام شود. برای همین تمام حیوانات، چه کوچک و چه بزرگ، دست به دست هم دادند: حیوانات کوچک‌تری مثل میمون‌ها پرچم‌ها را آویزان کردند و حیوانات قوی‌تری همچون فیل‌ها مسئول جابه‌جایی ستون‌های بزرگ و سطل‌های آب شدند. و البته همه‌ هم کارشان را به‌خوبی انجام می‌دادند؛ همه به‌جز فیل کوچکی که اسمش سامی بود! سامی هربار که تلاش می‌کرد سطل آبی را جابه‌جا کند، قبل از رسیدن به محل مورد نظر آن را رها می‌کرد. وای خدای من! با افتادن سطل روی زمین، صدای شترق بلند می‌شد و همه‌ی حیوانات به سامی و آبی که روی زمین ریخته شده بود، نگاه می‌کردند. حتی بعضی‌ها غُرغُر می‌کردند که چرا سامی آن‌ها را خیس کرده است. سامی از این اوضاع خیلی ناراحت بود، برای همین هنگامی که فیل‌های بزرگ‌تر سطل‌ها را جابه‌جا می‌‌کردند، کناری می‌ایستاد و با دقت به آن‌ها نگاه می‌کرد. اما باز هم وقتی‌ خودش دست به کار می‌شد و خرطومش را دور میله‌ی سطل حلقه می‌کرد، چند قدم جلو نرفته، سطل را رها می‌کرد و خرابکاری به بار می‌آورد! سامی حسابی مأیوس شده بود تا اینکه آقا شتره، یکی از اهالی سیرک، توانایی‌هایش را به او یادآوری کرد و از آن به بعد اوضاع تغییر کرد! به نظر شما، «آقا شتره به سامی فیله چه گفت؟»